روز شمار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی / هفدهم خرداد 1358

“سپاه در گذر انقلاب”

شماره: یکصد و پنجاه و پنج

تاریخ صدور: هفدهم خرداد ۱۳۵۸

نوع مطلب: پیام بیانیه اطلاعیه مصاحبه خبر اطلاعیه، بیانیه و …، مشترک دیگر موارد: مقاله تحلیلی

موضوع: شناسایی عوامل توطئه در خوزستان و چگونگی غایلۀ خرمشهر

امضا: هفته نامه پاسداران

– مراکز عمده ای که به شورش دامن میزنند
– طرح پیشنهادی برای جلوگیری از خطرناک تر شدن بحران
– نقش آمریکا، عراق و کویت در ایجاد آشوب
راستی چه گمان کرده اند به چه خیالی بین انسانها فرق می.گذارند چرا نژادها را پس و پیش می.شمارند معیار آنها در این تفاوتها چیست؟ ،رنگ ،لهجه ،نژاد قومیت و… مگر انسان قالیچه است که با رنگ و نگار آن یکی را بر دیگری برتری دهند؟ مگر برادر را میتوان از برادر جدا کرد و جدا دانست؟ مگر همۀ اینها مسلمان نیستند و مگر اسلام نمیگوید که سیاه قریشی سیاه حبشی برتری ندارد و ملاک ارزشها تقوی است.

إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَثْقِيكُمْ ۱ سوره حجرات، آیه ۱۳1

مگر میتوان عرب و عجمی که تا دیروز یکدیگر را برادر خطاب میکردند امروز مقابل یکدیگر ایستاند و به دستشان اسلحه داد تا خون هم را بریزند؟
راستی مگر میشود؟
خوزستان از اهواز گرفته تا آبادان و تا خرمشهر مرکز نفاق کانون توطئه قتلگاه برادران بی،گناه قربانگاه کودکان و زنان و مردان که فریب طاغوتیان را خورده اند و هدف تیر عوامل ارتجاع و استعمار و عناصر نامردم ضد انقلاب قرار گرفته اند همه جا و همه جا پر است از صحنه های غم انگیز برادر کشی و در کنار آن پردههای حماسه آفرین بینش دقیق و رفیع اسلامی که برادر عرب و عجم را در کنار هم علیه ضد انقلاب اعم از عرب و عجم برمی انگیزاند. وقایعی که در خوزستان خاصه در خرمشهر رخ داده معلول علل متفاوتی است که هیچ یک را نمیتوان نادیده گرفت این علل ریشه در بطن سالیان پیش دوانیده است. گویی دملی است که هرگونه میکروب و چرکی در آن اجتماع نموده باشد و یکباره سرباز کند.
این عوامل و علل که باعث درگیریها و قتل و غارتها و هتک حرمتها و کشتارها گردیده اند اعم از ارتجاع و امپریالیسم و ساواک و نیروهای چپی …. در یک عامل مشترکند و آن ضدانقلابی بودن آنهاست.
انقلاب عظیم و عمیق اسلامی ایران ضربۀ هولناکی برای همۀ آنها بوده است و طبیعتاً سعی آنان نیز بر این است که از ادامۀ انقلاب جلوگیری کرده ضربههایی را که متوجه شان شده است جبران نمایند.
اینان به مسخره ترین دستاویزی که ممکن بود چنگ انداختند و آن طرح مسألۀ بی اساس و سطحی عرب و عجم بودن برادران بود.
دقیقا همان دستها و زبانهایی که در نقطه ای از ایران موضوع شیعه و سنی را طرح می کردند و در جایی مسألۀ کرد و ترک و در اینجا عرب و عجم و قاعدتاً با همین روال بلوچ و فارس و ترکمن و فارس و بلوچ و ترکمن و کُرد و فارس و ترک و… عنوان کرده اند و خواهند کرد.
امام چنان که مشاهده کرده ایم و اشاره خواهیم کرد بینش سیاسی و فرهنگ غنی و دقیق و اصیل اسلام و آگاهی نسبی مردم خوزستان این دستاویز را حتی الامکان از چنگ ضدانقلاب خارج کرده و اکنون عرب و عجم در کنار هم علیه ضدانقلاب مبارزه میکنند.
موقعیت جغرافیایی خرمشهر
شاهرگ اقتصاد ایران در خوزستان قرار دارد و از نظر موقعیت جغرافیایی از اهمیت ویژه ای برخوردار است خرمشهر در بین آبادان و اهواز و در کنار مرز ایران و عراق قرار دارد. بزرگترین امتداد بندر دریایی ایران نیز در این شهر واقع است این شهر در دو طرف رود کارون و در آن قرار گرفته انتهای کارون به دجله و فرات که شط العرب یا اروند رود را به وجود میآورند وصل می.شود اهمیت ویژهٔ خرمشهر قرار گرفتن آن در کنار مرز عراق است و تا روزهای اخیر که محافظت از این مرز بسیار ضعیف بود سیل اسلحه از عراق به طرف ایران سرازیر شده و بدیهی است که وجود اسلحه و قرار گرفتن در دست ضد انقلاب بزرگترین محرک در ایجاد درگیریهای مسلحانه و شورشهای خونین است.
در قسمت شرق خرمشهر که کناره های رود کارون را تشکیل میدهد سر تا سر نخل و همگی دهکده های عشایر میباشد.
موقعیت عشایر
بیش از نیمی از مردم خرمشهر را مردم عرب زبان تشکیل میدهند. غالب برادران عرب زبان به صورت عشیرتی زندگی می.کنند اینان چون در دینشان تقلید از اعلم نمیکنند هر عشیره تابع رئیس یا همان شیخ عشیره است این است که غالباً آن وحدتی که باید هماهنگ کننده نیروهای رهبری ،باشد وجود ندارد؛ مگر در صورت ائتلاف رؤسا وشيوخ قبایل که بعداً به ماهیت بعضی از این رؤسا نیز اشاره میکنیم.
در اینجا یادآوری این نکته سزاوار است که هرگز عرب و عجم نژاد خود را دلیل رجحان یا نقصان قرار نداده بودند و عرب و عجم واقعاً برادر بوده اند و با هم معامله میکنند ازدواج میکنند و زندگی میکنند.
رؤسای عشایر
در سال ۱۳۴۲ برای مبارزه با ،رژیم سازمانی ایجاد شد به نام جبهه التحریریه (جبهه آزادی (بخش که بعد از ۲ سال ،فعالیت توسط ساواک از هم پاشیده شد.
رهبران عمده این جبهه مکی فیصلی»، سید هادی مزاری وهاب خانچی»، «نجم» هلالات غنی» «طیبی و عده ای دیگر بودند که بعضی از آنها مانند محی الدین آل ناصر کشته شدهاند. این افراد رؤسای عشایر عرب و جزو سرمایه داران و متمولین بزرگ به حساب می آمدند و پس از انحلال ،جبهه به تدریج به طرف ساواک کشیده و جذب این دستگاه گردیدند و کم کم جزو مهرههای حساس درآمدند خصوصاً مکی فیصلی که به عنوان نماینده خرمشهر به پارلمان نیز رفت این شخص به تمام معنی ساواکی و سرسپردۀ شاه مخلوع و جزو سرمایه داران آشوب طلب بوده است.
از دیگر سرمایه داران بزرگ و استثمارگر میتوان هریرام تاجر بودایی هندی را نام برد که در ایجاد این بلوا نقش به سزایی داشته است و اشارۀ دیگری نیز به او خواهیم داشت.

بعد از انقلاب

بعد از آن که انقلاب اسلامی به ثمر ،رسید به تدریج برای نظم در شهرها و به عهده گرفتن بعضی از مسئولیتها گروهها و سازمانهایی ایجاد شد که یکی از سازمانهای مقتدر و متنفذ سازمان سیاسی خلق مسلمان عرب بود که بعدها به خاطر خط مشی مشخصی که داشت خودشان کلمۀ مسلمان را حذف کردند و سازمان سیاسی خلق «عرب» خوانده شد و یکی دیگر کانون فرهنگی عرب به نام مرکز» «الثقافی بود که جالب نظر است بدانیم چه کسانی رهبری این دو سازمان و کانون را به عهده داشتند.
سازمان سیاسی خلق عرب که بیشتر رهبری فکری اش توسط کانون فرهنگی عرب انجام می،شد توسط مکی فیصلی و گروههای چپی و چپ نما و دیگر نیروهای ارتجاعی و استعماری و عوامل تجزیه طلب و فرصت جو تشکیل و اداره میشد.
این دو سازمان و کانون زیر شعارهای دفاع از حقوق و فرهنگ از دست رفته خلق عرب شروع به پاشیدن بذر نفاق کردند و به تبلیغاتی علیه انتصابات امام و دولت آقای بازرگان دست زدند اما عرب مسلمان مؤمن تر از آن بود که مثلا دست در دست کمونیستها بگذارد یا به ساواکی لبیک بگوید پس عوامل نفاق افکن به فکر زدن یک فکر مذهبی به فعالیتهای خود برای فریب توده .افتادند و درصدد یافتن یک روحانی برآمدند که هم مبارزاتی علیه رژیم داشته باشد و هم ساده و فکری خالی از پیچ و خمهای سیاسی داشته باشد که بتوانند وی را وسیله توجیه اعمال خود و رسیدن به اهداف پلیدشان قرار دهند و به این وسیله اطراف شیخ طاهر آل شبیر مردم
را گرفتند تبی که به وسایل مختلف و دسیسه های خائنانه در شهر بالا گرفته بود، در تاریخ ۵۸/۲/۲۳ به شدت و گرمی فراوانی عرق کرد در این روز عوامل فتنه گر و احیاناً عده ای فریب خورده که مجموعاً به ظاهر دست به راهپیمایی مسالمت آمیز زده بودند اقدام به یکی از وحشیانه ترین اعمال کردند که آتش بزرگی بر خرمن خشک اختلاف زد و آن را مشتعل ساخت این عمل حمله به کانون نظامی فرهنگی انقلابیون مسلمان خرمشهر بود که موج خشمی را در توده های بسیاری از مردم برانگیخت
کانون نظامی – فرهنگی انقلابیون مسلمان خرمشهر
این کانون را عده ای ایجاد و رهبری کردند که در طول سالیان دراز علیه رژیم میجنگیدند و بیشترشان نیز در طول فعالیت خود بارها دستگیر و مجازات شده بودند کانون به سرعت توانست پایگاهی مردمی در بین توده ها ایجاد کند و علاوه بر کمک های مادی و معنوی که به مستضعفین میکردند پایگاه مبارزه ای و تبلیغاتی بود علیه سازمان سیاسی و کانون فرهنگی عرب و نیروهای دیگر مرتجع و عموماً ضدانقلابی نیروهای ضدانقلابی در مسیر خود محکمترین مانعی که مییافتند همین کانون نظامی فرهنگی بود به همین دلیل با همان شدتی که فعالیت میکردند در راه برانداختن این کانون کوشیدند و بی اعتنایی شیخ نسبت به این مسائل بلکه تأیید وی در مورد سازمان سیاسی و کانون فرهنگی باعث گستردگی و توسعۀ نفوذ آنها شد تا در روز ۵۸/۲/۲۳ به کانون فرهنگی نظامی حمله بردند.
چگونگی حمله
جماعتی که به عنوان تظاهرات مسالمت آمیز به طرف ستاد پاسداران انقلاب اسلامی و کانون که در جنب آن قرار داشت می آمدند، کاملا مسلح بودند. چندی قبل از این موضوع نیز یک بار دیگر به کانون حمله کرده بودند ولی با مقداری خرابکاری و آزار بازگشته بودند این بار نیز که چنین گروهی به طرف ستاد پاسداران یورش می بردند برادران مستقر در آنجا که تعدادشان حدود ۱۲نفر و چند نفر از آنها نوجوان و بچه بودند با آن که اسلحه در اختیار داشتند برای جلوگیری از درگیری بیشتر هیچ اقدامی برای
مقابله نکردند.
راهپیمایان به تدریج به ستاد نزدیک شدند و شروع به تیراندازی کردند و سرانجام به داخل آمدند برادران به طبقه دوم پناه بردند که کم کم گرمای آتش و دودی که از طبقه اول افروخته بودند آنها را در فشار قرار داد و تصمیم گرفتند برای جلوگیری از درگیری بیشتر خود را تسلیم کنند و این کار را کردند ولی از طرف تظاهر کنندگان به شدت مورد ضرب و جرح قرار
گرفتند.
گردانندگان تظاهرات سازمان سیاسی و کانون فرهنگی بودند.
اینان بعد از این که کاملاً پاسداران را مضروب کردند و ساختمان ستاد و سپس کانون نظامی فرهنگی انقلابیون مسلمان خرمشهر را به آتش کشیدند و هرچه میتوانستند تخریب و غارت کردند ۳ نفر ساواکی را که دستگیر و زندانی بودند در واقع نجات دادند و با خود بردند و مسائلی که پیامد این ماجرا بود به وقوع پیوست

در تاریخ ۵۸/۲/۲۴ جمعیت انبوهی در فرمانداری تحصن کردند و خواستار دستگیری مسببین حادثه و حفظ انتظامات شهر از طرف دولت و امام شدند.
این به هر حال این یورش غیرانسانی که با هیچ دلیل عقلایی قابل توجیه نیست جبهه بندی مشخصی را آشکار میکند و تیغ تیزی را برای ریختن خونهای دیگری از نیام بر می کشد.
شخصیتهایی که مورد توجه مردم هستند
– آیت الله سید شبیر عدنانی
این شخص که حدود ۲ ماه پیش با حضرت امام ملاقات میـ ،کند اکنون حالت انقلابی دارد و پیرو امام حرکت میکند و فعالیتهایی برای حفظ نظم و آرامش مردم و در مسیر انقلاب
مینماید و در این راه با دولت همکاری میکند و موضع شیخ طاهر آل شبیر را نمی پذیرد بلکه نکته قابل تذکر این است که به علت جو اختناق حالتی از عدم بینش و آگاهی سیاسی – اسلامی در تودههای مستضعف دیده می.شود ولی ایمان آنها به راه اسلام مانع از آن میشود که احیاناً هرز بروند و به چپ و راست گرایش پیدا کنند و اشاره به این نکته نیز لازم است که ضدانقلاب در این گونه موارد یعنی هنگامی که طایفه ای از شخصی تبعیت می کنند عمده ترین فعالیتش در مسیر منحرف کردن رهبر است چرا که به دنبال وی گروههای بیشماری از مسیر حقیقی پرت می.افتند ولی میبینیم که در ماههای اخیر سید شبیر به خوبی توانسته است در مقابل عوامل ارتجاعی بایستد و در برابر وسوسه ها و دسیسه ها مقاومت کند.
– آیت الله کرمی
این شخص نیز که پیرو امام حرکت میکند موضعی در مقابل شیخ طاهر آل شبیر خاقانی انقلاب اسلامی فعالیت و تبلیغ می.کند ایشان نیز که از نفوذ بسیاری برخوردارند دارد و در مسیر همانند آیت الله سید شبیر عدنانی توانسته اهمیت و عمق انقلاب اسلامی را درک کند و بکوشد که بهانه ضدبشری و ضداسلامی عرب و عجم بودن را از چنگ ضدانقلاب خارج کند.

مراکز عمده ای که به شورش دامن میزنند
الف ساواک
عوامل پلید سرسپرده ای مانند مکی فیصلی که زیر لوای انقلاب و با ایجاد سازمان و کانون اهداف خائنانه و جنایت بار خویش را پیش میبرند ساواکی ها که از وقتی شاه مخلوع سرگردان دنیا شده خود را بی پدر احساس میکنند گوشه ای و زیر هر پرچمی که ممکن باشد گرد میآیند و شروع به فتنه گری و ایجاد بلوا و آشوب مینمایند.
مکی فیصلی نمونه کامل یک ساواکی است شخصی که پس از ویران شدن بنای پهلوی به ظاهر توبه کرد و پیش شیخ طاهر اظهار ندامت و از زشت کاریهای خود تقاضای عفو کرد و سپس از این که از طرف شیخ بخشیده شده در صورت و چهرۀ انقلابی به ادامه فعالیتهای ضدانسانی پرداخت.
ب-در ۵۸/۲/۲۳ نزدیک به ۵۰ نفر از فداییها و به تدریج تنی چند از معلمین پیشگام و مارکسیست ها را دستگیر کرده اند این عوامل نیز که میدانستند در یک چهره کمونیستی یا مارکسیستی نه تنها نمیتوانند فعالیت کنند که تیشه به ریشۀ موجودیت خود میزنند ناچار آنها نیز در هیأت کانون فرهنگی عرب و به ظاهر با استفاده از کلمهٔ مسلمان شروع به فتنه گری کردند که البته از همان ابتدا چهره کریهشان توسط بیشتر مردم خوزستان شناخته شد و رسوا گشتند. این عناصر در آبادان دست به فعالیتهای وسیع تری زده اند و حتی ۲ تن از آنان از اعضای کنفدراسیون خارج از کشور هستند
ج سرمایه داران بزرگ نظیر هریرام و خود فیصلی و پسر شیخ خزعل و… که با پرداخت
وجه های کلانی عواملی را در جهت بهره برداریهای سوء خود تحریک و تقویت میکنند اینان که هر حرکت انقلاب را بر ضد منافع مادی شخصی خود میبینند برای تحریف آن از هیچ عملی روگردان نیستند این عمل چه کشتن مردم بیگناه باشد که مردم تحریک شوند و خود دست به برادر کشی بزنند و چه وارد کردن سیل آسای اسلحه و در دسترس قرار دادن آنها برای مهیا کردن و شعله ور ساختن آتش فتنه و خونریزی از هیچ کاری خودداری نمیکنند
د: تجزیه طلبان افراطی که از سالیان سال پیش هوس انفکاک خوزستان را از ایران داشتند. این جماعتها که از عراق تغذیه و تامین فکری میشوند و هرگونه کمکی از نظر تبلیغات و نیاز به اسلحه را از آن مسیر و نیز از مسیر کویت برطرف میکنند از عوامل بزرگ درگیری و اختلاف به شمار میروند.

اینان زیر پرچم خودمختاری هوس تجزیه طلبی داشتهاند که عوض کردن اسم شهرها به زبان عربی مثل محمره و ناصریه … خواسته های آنان مثل طلب ۶۰ درصد از بهای نفت و رسمی شدن زبان عربی و اخراج عجم از خوزستان و گرفتن پاسپورت برای مسافرینی شهرهای دیگر ایران به خوزستان میروند … همه مؤید همین مطلب است و نشانه اتحاد اینان با دیگر گروهها در سازمان سیاسی خلق عرب و کانون فرهنگی عرب همین بس که همه متفقا عرب را از عجم فرق میگذارند که به این ترتیب خواست تجزیه طلبان تأمین میشود.
ه شخصیت ها و گروههایی که بی خبر از حیله های بسیار نه تنها فریب میخورند و عقیده ای انحرافی پیدا میکنند بلکه آلت دست عوامل ارتجاعی و ضدانقلابی و مغرض قرار میگیرند و میتوانند مهلک ترین ضربات را به پیکر اسلام و انقلاب بزنند.
و: کشورهای عربی مثل عراق و کویت که با صدور بیرویه اسلحه و تحریکات و تبلیغات علیه حکومت جمهوری اسلامی اسباب تهییج احساسات و بالا گرفتن بی نظمی ها را فراهم میکنند
ز و سرانجام آمریکا این غول جهان سرمایه داری و طاغوت اعظم که به لطایف الحیل سعی در از هم گسستن نظام جامع اسلامی و رخنه در حکومت و طرح توطئه و ایجاد بلوا و نفاق و تفرقه افکندن در بین صفوف متشکلی که با هم مشت گره کردند و فرود آوردند و پیروز شدند دارد.

آمریکا که چشمان دریده و حریصش به نفت این طلای سیاه خاورمیانه و جنوب ایران دوخته شده است ،آمریکا این سیاست باز بزرگ جهانخوار و سنگدل و سخت جانی که به کمک نیروهای گسترده ضد مردمیاش در هر لباسی که بتواند رخ می نمایاند و خنجر تیز نفاق دشمنی را در سینهٔ ملل فرو میکند آمریکا با تبلیغات دامنه دار خود سعی در بزرگتر و نشان دادن شیخ ،دارد تا بدین وسیله اذهان و افکار را از توحید رهبری به تشتت بکشاند و نیز با مستمسک قرار دادن هر اسمی و هر بهانه ای و نقابی درصدد ایجاد چند دستگی و جنگ داخلی می باشد.
وقایع خونین آخر هفته گذشته در شورای امنیت خرمشهر که برای حل درگیری موجود در شهر برقرار میشود تصمیم میگیرند که تا پنجشنبه به هر دو طرف قضایا مهلت داده شود.

و افراد کانون سیاسی خلق عرب سلاحهای خود را تحویل دهند اما روز سه شنبه با حمله به گمرک در «فیلیه یک پاسدار و یک مأمور گارد شهید و چند تن زخمی میگردند و قضایا دوباره اوج میگیرد از سحرگاه روز چهارشنبه تیراندازیهایی در شهر انجام میشود و طی آن به ساختمان ،شهربانی ساختمان سازمان سیاسی خلق ،عرب ساختمان فرهنگی عرب و فرمانداری از طرف نیروهای مقابل حمله میشود که سازمان سیاسی و کانون فرهنگی پس از چند ساعت مبارزه سقوط می کند.
در ادامه مبارزه تا شب پنج شنبه تعداد کشته شدگان و زخمیها افزایش مییابد و تعداد ده ها نفر کشته و حدود ۲۰۰نفر زخمی برجا میماند.
در این درگیریها عوامل سوء استفاده گر ضدانقلابی و ارتجاعی برای عوض کردن چهره مبارزه بی رحمانه به کشتار مردم بیگناه میپردازند؛ کودکان هدف قرار میگیرند و زنان بیگناه را نشانه تیرهای مرگبار خود قرار میدهند و خشم مردم را توفنده تر می.کنند جمعه صبح تظاهراتی برقرار میشود که افراد مسلح به سلاحهای گرم مثل کلت تفنگ شکاری برنو …. و اسلحه سرد مثل ،چماق و تبر در بین آنها حرکت میکنند و به سوی مسجد جامع
می روند.
در نزدیکی مسجد مبادرت به تیراندازی میکنند و در تیراندازیهای متقابل حدود ۷ نفر کشته و زخمی به جای میگذارند و در تظاهرات و تحصنی که در مسجد امام صادق (ع) برگزار میشود با توجه به کشتار روزهای اخیر قطعنامه ای قرائت میشود که موضعی در مخالفت با آقای مدنی به ۵ روز افزایش میدهند نشان میدهد و به دولت ۲ روز مهلت میدهند که به این وقایع رسیدگی کند که این مهلت را به 5روز افزایش می دهند.

در طی این روزهای بحرانی سرقت های مسلحانه و مضروب کردن ها و غارتها و خلع سلاح ها مدام به وقوع می پیوندد و در تمام این جریانها عربهای شورشی مستقیماً و منحصراً دخالت و سوپرها در همین ردیف قرار دارند می کرده اند. غارت مسلحانه یک کامیون ۴۰۰ کیسه ای برنج و سرقت مقداری تخته قالی از مغازه هاو سوپرها در همین ردیف قرار دارند.

عوامل تظاهرات و تحصن
چنان که گفتیم رخنه عوامل ضدانقلابی چه مستقیم و چه غیر مستقیم در بین مردم و از سویی با درهم پاشیدن سازمان سیاسی و کانون فرهنگی خلق عرب و نفوذ عناصر و اعضای این مراکز در بین مردم در راه تحریف حقایق و تحریک احساسات بوده است.

بدیهی است تظاهرات مسالمت آمیز با زن و فرزند با تظاهرات مسلحانه فرق دارد و انجام این دو امر با هم نشان میدهد که عناصر شناخته شدهای زن و فرزند دیگران را سپر خویش قرار میدهند و با نفوذ در بین آنها و سنگر گرفتن از پوست و گوشت و استخوان آنها و نقاب عقيدة آنها را به چهره زدن دست به چه اعمال ضدانسانی میزنند.
در تجزیه و تحلیل این قضایا پرده از روی دستهایی به کنار میرود که سعی دارند فاصله بین است و امامت ملت و دولت و مردم و انقلاب ایجاد کنند.
دستهایی که خون میریزند و به حساب دیگران میگذارند و دستهایی که زیر لوای دوستی خنجر میزنند به حساب مردمی که در تظاهرات شرکت میکنند و تحصن میگزینند و نا آگاهانه شعار مرگ بر مدنی و مرگ بر خمینی میدهند با کسانی که در پی هدفهای مغرضانه خود بر حقیقت لباس باطل میپوشانند و جان و مال و ناموس مردم را نابود میکنند و به آتش میکشند جداست.
عوام مردم بیگناهند نباید تحت تأثیر احساسات آنان قرار گیرند.
آنان جرمشان این است که ساده لوحند و طی سالهای متمادی نفوذ فرهنگ آریامهری از اسلام بی خبر ماندهاند و حال ندانسته و طوطی وار شعارهایی که به آنها تلقین میشود تکرار می.کنند ریشه جای دیگر است.
ريشه این اتفاقات کسانی هستند که رهبری امام بر ضررشان است کسانی هستند که دولت انقلابی را نمیتوانند تحمل کنند و ناچار چوب لای چرخش میگذارند کسانی هستند که قاطعیت مدنی را بر ضرر مصالح مادی و سرمایه داری خود میبینند. کسانی هستند که با وجود ایدئولوژی اصیل ،اسلامی داس و چکش خود را کند و شکسته میبینند

مسببین این تظاهرات و آشوبها کشورهایی هستند که تبلیغ و تحریک علیه دولت اسلامی می کنند کشورهایی هستند که رادیوشان صدای ارتجاع و استعمار و بلندگوی امپریالیسم و منافع آمریکاست عراق است که اسلحه وارد خاک ایران میکند و آرام نمینشیند این فریادها و شعارها که از گلوی این مردم بر میآید ندای عقیده شان نیست اینها صدای سرمایه داران کثیفی است که از گلوی اینان بیرون میآید. این فریادها صدای ساواکی های آشوب طلبی است که از حنجره اینان به گوش میرسد باید قاطع عمل کرد و ریشهها را از بین برد و به معلولها سرگرم و متوقف نشد.
طرق پیش گیری برای جلوگیری از خطرناک شدن بحران
الف بستن مرزها
این نکته اساسی ترین مسأله ای است که باید به شدت مورد نظر قرار گیرد.
با توجه به باز بودن مرزها و ورود بی رویه و غیر قانونی اسلحه به ایران از مسیر خرمشهر و نفوذ عناصر بعثی و سران عربی از همین کانال و فرار مفسدین روشن میشود که تا وقتی مرزها باز است در هر گوشه از ایران امکان آشوب وجود دارد.
تا مرزها باز است هر عمل اصلاحی دیگری در خطر نابودی است و تا وقتی مرزها باز است موجودیت ایران در خطر است.
مرزها باید به شدت کنترل شود و وجب به وجب آن زیر نظر قرار گیرد و در این راه باید از نیروی مردم کمک گرفت تا تقویت دولت باید از مردم مدد خواست نیروهای توانای مردم را تعلیم داده به سوی مرزها بسیج نمود تا خود به حفاظت از سرزمینشان بپردازند. مردمی که تاکنون قیام کردند و رژیم کثیف و تفاله های آن را از سرزمین خود بیرون ریختند از نفوذ آنان و دیگر ریشههای گندیده فساد و تفرقه هم میتوانند جلوگیری کنند ملت هنوز در حال انقلاب است و کاملاً آمادگی مبارزه با عناصر منافق و تفرقه افکن را دارد. تا موش راه نفوذ و رخنه به انبار را دارد هر چه گندم در انبار بریزی میبرد باید موش را از بین برد و روزنه هایی که ایجاد شده مسدود کرد تا یک وجب خاک از مرز ایران چه خاکی و چه آبی بدون حفاظ و نگهبان است نباید آرام بود و آسوده نشست.
ضد انقلاب در دل سنگ هم ممکن است نفوذ کند و فقط در موقع نفوذ در دل مسلمان است که بی اثر می.شود.
از مسلمانان آگاه باید کمک گرفت بستن و کنترل مرزها در صدر هر برنامه ای باید مطرح شود.

ب: دستگیری و محاکمه و اعدام عوامل ضد انقلاب و فتنه گر که
وَالْفِتْنَهُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتل
کسانی که در انجمنها و توده های مردم نفوذ میکنند و در لباس دوست ضربات دشمنانه خود را وارد میکنند
ج: دستگیری و کنترل شدید رهبران فکری مرتجع و سردمداران سرمایه دار و عوامل و عناصری که از نیروهای مقتدر نظامی برخوردارند دستگیری ساواکیها و تجزیه طلبان
تا این گونه گروهها و افراد آزادند در هر جایی باشند برای به دست آوردن منافع سود خویش فتنه میکنند و افراد و اوباشی را به دور خود جمع میآورند مانند مکی فیصلی و پالیزبان
د: خلع سلاح عمومی به شدت انجام شود.
در این مورد هم باید از نیروی مردم کمک خواست
هـ:جریان دادن قضایا از راه حل نظامی به راه حل سیاسی تا بتوان با کمترین خونریزی از طریق مذاکره و گفتگو و روشهای سیاسی و اصول اسلامی به نتیجه رسید در صورت ادامه کار با راه حلهای نظامی خونریزی شدت بیشتری می یابد که در این حال خواست ضدانقلاب تأمین میشود.
ز: تبلیغ در مورد نشان دادن حقیقت اسلام و روشن کردن اذهان مردم در مورد جمهوری عدل اسلامی و برطرف کردن شبهات و اشکالات و آنچه که برای مردم مبهم است.
ج: اولتیماتوم به کشورهای توطئه گر که از دخالت در امور ایران شدیداً اجتناب کنند چرا که این مسائل ربطی به دیگران ندارد یقیناً ادامه این دخالتها در امور ایران باعث تیره شدن
روابط با این گونه دول می.گردد
ط: تجهیز ارتش و تأمین مهمات آن در نقاط مختلف چرا که در طی دوران درگیری بارها نیاز به بیسیم و تجهیزاتی از این قبیل شدیداً احساس میشد و پیش میآمد که نیروهای
١- سورة بقره، آيه ۱۹۱

نظامی اشتباهاً به روی هم آتش میگشودند و جان پاسداران انقلاب در خطر قرار میگرفت استقرار ستاد مخابراتی ما در اجتناب ناپذیر است.
ی: دولت باید با شدت هر چه تمام تر از خود قاطعیت نشان بدهد دست کم گرفتن و سهل انگاری این قضایا موجودیت انقلاب مردم ایران را به خطر می اندازد اقدامات شدید دولت البته نه در (خونریزی ضامن حیات انقلاب خواهد بود.
-۱ هفته نامه پاسداران، ۱۳۵۸/۳/۱۷

قرارگاه میثاق – نشست های برادری