شباهتها و تفاوتهای رفتار نظامی ایران و عراق
جمله ای منتسب به ناپلئون است که می گوید، هرگز با دشمنتان وارد جنگ طولانی نشوید، درصورت طولانی شدن جنگ، دشمن از تاکتیک های شما مطلع خواهد شد و شما را شکست خواهد داد. )نقل به مضمون(گذشته از این موضوع تاکتیکی، به نظر می رسد در یک جنگ طولانی و فرسایشی طرفی بازنده است که از محدودیت بیشتر و توان کمتری برخوردار باشد. دو مسئله فوق سبب می شود تا با نگاه به موضوع جنگ “طولانی و فرسایشی ایران و عراق”، تجزیه و تحلیل جدیدی از جنگ و تحوالت نظامی آن ارائه کرد. در جنگ طولانی ایران و عراق برای هردو طرف درگیر، شکست ها و پیروزی های نظامی رخ داد که می توانست به اختتام جنگ بینجامد، اما به دلایلی از جمله ضعف در دیپلماسی، این اتفاق نیفتاد. از جمله دلایل دیگری که می توان برای طولانی شدن جنگ بیان کرد، امید نیروهای نظامی به تغییر شرایط صحنه جنگ بود. هر دو طرف جنگ، امید داشتند تا با اجرای عملیات های نظامی، صحنه جنگ را به نفع خود تغییر دهند.
این عملیات ها گاهی حالت پدافندی و گاهی حالت آفندی داشت. ارتش عراق پس از هجوم اولیه و تصرف بخش هایی از خاک ایران، امید داشت خواسته های خود را به رهبران ایران تحمیل کند. کمترین خواسته ارتش عراق تسلط کامل بر رودخانه اروند بود. به همین دلیل به اشغال خاک ایران ادامه داد تا اینکه ایران در چهار عملیات ثامن الائمه، طریق القدس، فتح المبین و بیت المقدس موفق به آزادسازی عمده مناطق اشغالی خود در جنوب کشور شد. از این پس، ایران امید داشت با تکرار پیروزی های خود در خاک عراق، به این کشور و مجامع بین المللی فشار آورده و به خواسته های خود دست یابد. کمترین خواسته های ایران در این مقطع، عقب نشینی کامل عراق از باقیمانده سرزمین ها اشغالی، تعیین و تنبیه متجاوز، بازگشت عراق به قراداد 1975 و پرداخت خسارت های ایران در جنگ بود. در مقابل، ارتش عراق با اجرای عملیات پدافندی گسترده و عمیق در مناطق اشغالی و خاک خود، قصد داشت در ادامه جنگ از موفقیت های ایران جلوگیری کند و در نتیجه تن به خواسته های ایران ندهد. در این مرحله ایران موفق شد با تصرف جزایر مجنون، شهر فاو، منطقه شلمچه و بعد ها منطقه حلبچه موقعیت خود را در جنگ تثبیت کند و به خواسته های خود نزدیک شود. تصویب قطعنامه 598 در اوج موفقیت های ایران و با درج برخی از درخواست های ایران در آن، می توانست گام موثری در این زمینه باشد، که پس از تصویب آن در ،1366/04/26 مورد توافق ایران قرار نگرفت.
ارتش عراق در ابتدای سال 1367 با تغییر استراتژی نظامی خود از پدافند به آفند که از آن با عنوان دفاع متحرک یاد شد، از غفلت ایران در منطقه جنوب بهره برد و درحالی که نیروهای ایران در مناطق شمال غرب کشور درحال انجام عملیات والفجر10 )تصرف منطقه و شهر حلبچه( بودند، به خطوط دفاعی ایران در شهر فاو حمله کرد و این منطقه را از نیروهای ایران باز پس گرفت. نیروهای عراقی در فاصله کوتاهی پس از این عملیات، به مناطق شلمچه و جزایر مجنون حمله کردند و این مناطق را نیز باز پس گرفتند. در پی این عملیات ها، نیروهای ایران به اختیار و برای دفاع از مناطق استراتژیک جنوب از منطقه حلبچه عقب نشینی کردند و در منطقه جنوب متمرکز شدند. بررسی این تحرکات نشان می دهد، میان وضعیت و حرکات ارتش عراق در سال پایانی جنگ )1367( با وضعیت و حرکات نیروهای ایران در سالهای 1360-61 تفاوتها و شباهتهایی وجود دارد که به صورت اجمالی به آنها اشاره می شود.
الف- شباهت های رفتار نظامی ایران و عراق در سالهای 1360-61 با سال 1367
-1 استراتژی نظامی ایران در سالهای ،1360-61 آزادسازی سرزمین هایی بود که توسط ارتش عراق تصرف شده بود. در سال ،1367 نیز استراتژی نظامی عراق باز پس گیری مناطقی بود که نیروهای ایران در سالهای میانی جنگ موفق به تصرف آنها شده بودند.
-2 در هر دو مقطع زمانی سال های 1360-61 و 1367 دو منطقه اصلی نبرد، جنوب هر دو کشور بود که نقش تعیین کننده ای در استراتژی نظامی عراق و ایران داشت و می توانست با تصمیم به هنگام هریک از دو طرف، سرنوشت جنگ تعیین شود.
-3 ارتش عراق در سالهای ،1360-61 در خاک ایران در حال پدافند بود و سپاه پاسداران نیز در سال ،1366-67 در خاک عراق در موضع پدافند قرار داشت.
-4 ارتش عراق در سالهای ،1360-61 سیاست و سیستم پدافندی منسجم، دقیق و حساب شده ای نداشت و فاقد مواضع و استحکامات فشرده بود.
سپاه پاسداران هم در سالهای ،1366-67 دارای سیاست و سیستم پدافندی دقیق، منسجم و حساب شده ای نبود و در خطوط پدافند دارای مواضع، موانع و استحکامات قوی و فشرده ای نبود.
-5 نیروهای ایران در سالهای ،1360-61 با به کارگیری دو اصل غافلگیری و ابتکار عمل به نیروهای عراقی حمله کردند. ارتش عراق نیز در سال ،1367 با استفاده از این دو اصل به خطوط پدافندی ایران در جنوب حمله کرد.
-6ارتش عراق در سال های ،1360-61 درطول خطوط پدافندی جنوب در محورهای خرمشهر – آبادان، اهواز – سوسنگرد و شمال خوزستان تجزیه شده بود.
سپاه پاسداران نیز در سال ،1367 در طول خطوط پدافندی فاو، شلمچه، جزایر مجنون و منطقه عمومی حلبچه در شمال غرب ایران تجزیه شده بود.
-7 نیروهای ایران در سالهای ،1360-61 با تمرکز قوا به خطوط دفاعی ارتش عراق که دچار پراکندگی بود حمله کردند و موفق به آزادسازی سرزمین های اشغالی خود شدند. ارتش عراق نیز در سال ،1367 با متمرکز کردن قوای خود در محور های عملیاتی جنوب فاو، شلمچه و جزایر مجنون موفق به آزاد سازی سرزمین های خود شد.
-8 ایران در سالهای ،1360-61 در حالی که رویکرد آفندی داشت و موفق به توسعه سازمان رزم در سپاه پاسداران شده بود به ارتش عراق در محورهای عملیاتی جنوب حمله کرد. همچنین ارتش عراق در سال ،1367 با تغییر رویکرد خود از پدافند مطلق به آفند و توسعه کمی و کیفی توان و سازمان رزم خود، به نیروهای ایران در جنوب حمله کرد.
-9 ایران در سالهای ،1360-61 با سرعت عمل و انجام عملیات های پی در پی، کم فاصله، قاطع و سریع به مواضع نه چندان مستحکم ارتش عراق در جنوب حمله کرد و موفق به باز پس گیری سرزمین های خود شد. این حملات چنان با سرعت و در فاصله اندک از یکدیگر انجام شد که عراق هیچگونه فرصتی برای تحکیم و ترمیم خطوط دفاعی خود نیافت.
عراق نیز در سال ،1367 با انجام عملیات های پی در پی، سریع، قاطع و کم فاصله به مواضع پدافندی ضعیف ایران در مناطق فاو، شملچه و جزایر مجنون در جنوب حمله کرد و بدین ترتیب، فرصت تحکیم و ترمیم خطوط پدافندی را به نیروهای ایران نداد.
-10 در سالهای ،1360-61 نیروهای توسعه یافته و سازمانی سپاه برای ارتش عراق ناشناخته بودند و ارتش عراق هیچگونه جمع بندی و تحلیلی از سازمان رزم سپاه نداشت. در سال 1367 هم نیروهای توسعه یافته، آموزش دیده و توانمند لشکرهای گارد ارتش عراق برای سپاه چندان شناخته شده نبودند.
-11 ارتش عراق در سالهای ،1360-61 نسبت به رویکرد تهاجمی نیروهای ایران غافلگیر شد و ایران نیز در سال 1367 نتوانست تغییر رویکرد ارتش عراق از دفاع به هجوم را پیش بینی کند و دچار غافلگیری شد.
-12 هردو کشور عراق و ایران در سالهای 1360-61 و 1367 دچار ضعف شدید پدافندی در سه سطح راهبردی، عملیاتی و تاکتیکی بودند و نتوانستند در مقابل حمالت طرف مقابل، مقاومت کنند.
13 آزادسازی سرزمین های اشغالی در هر دو مقطع زمانی 1360-61 و ،1367 هدف اصلی نیروهای مسلح دو کشور بود و نیروهای ایران و عراق هر دو طلب و اراده خود را برای تحقق این هدف عملی ساختند.
-14 در سال های ،1360-61 میان خواست سیاسی مسئولین کشور ایران با خواست نظامی فرماندهان و نیروهای رزمی ایران اجماع نظر وجود داشت. در سال 1367 نیز میان تمایل رهبران عراق با فرماندهان نظامی، اشتراک نظر و تفاهم به چشم می خورد.
-15ارتش عراق در سال های ،1360-61 پس از توقف در خاک ایران، هیچگونه تجدید نظری در سطوح راهبردی، عملیاتی و تاکتیکی خود نکرد و تغییری در اهداف، روش ها و ابزارهای خود ایجاد نکرد. ایران نیز در سال 1367 و قبل از آن با زمین گیر شدن یگانهای اصلی خود در خاک عراق، تجدید نظری در سطوح راهبردی، عملیاتی و تاکتیکی خود به عمل نیاورد و در اهداف، روش ها و ابزارهای خود تغییری ایجاد نکرد.
-16 نیروهای ایران در سال های ،1360-61 ارتش عراق را متجاوز به خاک خودی دانستند و به همین دلیل انگیزه مضاعفی برای جنگ و آزاد سازی سرزمین های اشغالی خود داشتند. نیروهای عراق نیز در سال ،1367 نیروهای ایران را اشغال کننده خاک خود می دانستند و به همین دلیل انگیزه بیشتری برای جنگ و آزاد سازی سرزمین های خود داشتند.
ب- تفاوت های رفتار نظامی ایران و عراق در سال های 1360-61 با سال 1367
-1 ایران در عملیات های آزادسازی مناطق اشغالی خود در سالهای ،1360-61 از هیچگونه سلاح غیرمتعارفی استفاده نکرد، اما ارتش عراق درسال 1367 برای آزاد سازی مناطق خود از سلاح شیمیائی در حد گسترده استفاده کرد. استفاده از گاز سیانور در مناطق فاو، شلمچه و جزایر مجنون به صورت گسترده ای مورد استفاده ارتش عراق قرار گرفت و در موفقیت یگان های ارتش عراق بسیار موثر بود.
-2 ایران در سالهای 1360-61 در عملیاتهای آزادسازی از هیچگونه پشتیبانی بین المللی در حوزه های نظامی، سیاسی و اقتصادی برخوردار نبود، درحالی که ارتش عراق در کلیه سالهای جنگ به ویژه در سال ،1367 از پشتیبانی و حمایت نظام بین الملل از ناحیه دو ابرقدرت برخوردار بود.
-3 ایران در سالهای ،1360-61 برای آزادسازی مناطق اشغالی خود علاوه بر انگیزه های ناسیونالیستی، دارای انگیزه های دینی و مذهبی بود، اما ارتش عراق در سال ،1367 برای آزاد سازی سرزمین های از دست رفته خود تنها به انگیزه های ناسیونالیستی و نژادی )عرب و عجم( تکیه داشت.
-4 ایران در آزادسازی مناطق اشغالی خود در سالهای ،1360-61 از تاکتیک های جنگ انقلابی و مردمی مانند جنگ در شب، استفاده از ابتکار عمل، شناسائی های دقیق از طریق نفوذ در عمق، طرح ریزی های مبتنی بر شکل زمین و خطوط پدافندی دشمن، دسترسی به عقبه های دشمن در شروع عملیات، دور زدن خطوط پدافندی و … استفاده کرد، اما ارتش عراق در سال ،1367 از تاکتیک های جنگ کلاسیک بهره برد.
-5 ایران در سالهای ،1360-61 به منظور آزادسازی مناطق اشغالی متکی به نیروهای مردمی و بسیج بود، اما ارتش عراق در سال ،1367 برای آزادسازی سرزمین های خود متکی به یگانهای کلاسیک و نیروهای آموزش دیده از جمله گارد ریاست جمهوری بود که از دو لشکر به پنج لشکر ارتقاء پیدا کرده بود. ارتش عراق برای دست یابی به این هدف )آزادسازی مناطق اشغالی خود( سازمان رزم خود را به میزان قابل توجه ای از نظر کمّی و کیفی توسعه داده بود و با اتکاء به همین نیروها عملیات های خود را انجام داد.
-6 ایران در عملیاتهای آزادسازی خود در سالهای ،1360-61 تاکتیک اصلی خود را استفاده از نیروی رزمی قرار داده بود، اما ارتش عراق در سال ،1367 با اتکاء به نیروهای زرهی و مکانیزه و برتری آتش، عملیات های خود را انجام داد.