روز شمار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی / سوم خرداد 1358
📚 “سپاه در گذر انقلاب”
📎 شماره: یکصد و بیست و یک
🔸تاریخ صدور سوم خرداد ۱۳۵۸
نوع مطلب: پیام ◻️ بیانیه ◻️ اطلاعیه ◻️ مصاحبه ◻️ خبر 🟩 اطلاعیه، بیانیه و …، مشترک ◻️ دیگر موارد:
✳️موضوع: تأکید امام بر توجه پاسداران به معنویت و جهات لطیف اسلامی
✍️امضا: روح الله الموسوی الخمینی-در جمع پرسنل سپاه پاسداران و اعضای دادگستری
✏️سخنرانی در جمع پرسنل سپاه و دادگستری پاکسازی) دادگستری و سازمانها
زمان: ۳ خرداد ۱۳۵۸/ ۲۷ جمادی الثانی ۱۳۹۹
مكان: قم
موضوع: ضرورت مقابله با توطئه های دشمن و لزوم پاکسازی دادگستری و سازمانهای اداری
حضار: پرسنل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و اعضای دادگستری
بسم الله الرحمن الرحيم
این فرصت هایی است که به برکت این نهضت برای ما و شما پیدا شده است… پاسداران محترم در کنار ما و اعضای دادگستری باز در کنار ما، آن مطالبی که باید صحبت بشود در میان بگذاریم و راه حل هم ان شاء الله پیدا بشود، بیان کنیم.
من ابتدائاً راجع به پاسداران بعضی کلمات را عرض میکنم.
ما باید از این پاسداران، این جوانهای برومند، این جوانهای زحمتکش، تشکر کنیم که در یک وقتی جزء محرومین بودند و بعد همین محرومین به مملکت خدمت کردند و قیام کردند و با دست همین طبقه این نهضت به اینجا رسید.
این یک مطلبی است که برای ما و بر هیچ کس پوشیده نیست که آن طبقه ای که این نهضت را به ثمر رساندند، آن طبقه محروم، از زن و مرد بود. اینهایی که در خیابانها ریختند و با صدای «الله اکبر» و با مشت فشرده و با ایمان، اعتنا به قدرتهای شیطانی نکردند.
همین زنهای محترم و مردهای عزیز محترم بودند که از طبقه محروم در آن رژیم بودند. اینها بودند که توانستند این قدرت شیطانی را بشکنند و این سد را خرد کنند و اینها هستند که از این به بعد باز تکلیف دارند؛ یعنی همه تکلیف داریم.
ما الآن نرسیدیم به آن نقطه ای که میخواهیم و ملت میخواهد و آن نقطه ای که اساس برقراری حکومت عدل است. تا این جا که ما آمدیم، موانع را تا یک حدودی رفع کردیم، چپاول گرها را تا یک حدودی خارج کردیم؛ لکن باز ریشه هایی از آنها هست که اگر به آنها مهلت داده بشود، این ریشه ها کم کم ممکن است رشد بکند.
حالا چیزی نیستند؛ لکن نباید ما دشمن را حقیر بشمریم.
باید توجه کنیم به این که الآن توطئه در کار است. در هر جای کشور که میرویم توجه میکنیم میبینیم که توطئه هایی در کار است برای این که نگذارند این نهضت به ثمر حقیقی اش برسد؛ بلکه به طمع این که شکست بخورد، نهضت و مسائل سابق باز برگردد. از این جهت ما الآن در یک موضع حساس هستیم که به نظر من حساسترین نقطهٔ تاریخ است و همۀ ما، دانه دانه ما، فرد فرد ما، مسئول هستیم.
من که یک طلبه هستم مسئول
آقایان علما هم که تشریف دارند مسئول؛ شما پاسدارها هم، پاسدارهای محترم هم، یکی یکی مسئول، آقایان دادگستری هم یکی یکی مسئول، و همه قشر ملت مسئولند.
یعنی ما الآن در یک موضعی واقع شدیم که اگر مسامحه ،بکنیم من بخواهم کنار بکشم بگویم خوب دیگران ،بکنند شما بخواهید کنار بکشید بگویید دیگران بکنند این اسباب این می شود که نتوانیم این نهضت را به آخر برسانیم.
الآن همه ما هر فرد ما به اندازه خودش میتواند یک کاری انجام بدهد، یک پاسدار به اندازه یک نفر مرد شجاع میتواند کار بکند.
یک اجتماعی به اندازه افرادی که دارد کار انجام میدهد و اجتماع از این افراد پیدا میشود اگر فرد خودش را مسئول نداند، اجتماع که از افراد باید پیدا بشود قهراً خودش را مسئول نمی داند.
ما الآن همه مان در این وقتی که هستیم، همان طور که قبل از این که برسیم به این قله بلندی که آن دیوار بزرگ را شکستیم، چطور بود که هیچ توجه نداشتیم که ما شب که برویم منزل شام چه میخوریم؛ روز که بیاییم منزل ناهار چه داریم، گرفتاریمان چه است، قرض داریم. هر کس خودش ادراک این معنا را میکند که آن روز که فریاد «الله اکبر» میکشیدید جز یک نقطه نظر که پیشبرد اسلام باشد چیز دیگر نبود؛ در نظرتان چیز دیگری نبود، گرفتاریهای شخصی هیچ مورد نظر نبود.
من میدانم که در آن حالی که همه با هم داشتند مبارزه میکردند، مقابل تانک می رفتند، اینها جز این که یک پیشرفتی بکنند و اسلام را به پیش ببرند و کشور را نجات بدهند، به آن چیزهایی که مربوط به خودشان بود، احتیاجاتی که داشتند، هیچ توجه نداشتند؛ برای این که در راه بودند. نظیر یک قافله ای که حرکت میکند از یک محلی به محل دیگر، مادامی که توی راه است خستگی را نمی فهمد. دارد میرود، وقتی که رسید به آن محلی که منزل است آن وقت خستگی را ادراک میکند کم کم تنبل می شود. این نهضتی که با وحدت کلمه همه اقشار ملت ما و توجه و ایمان به خدای تبارک و تعالی پیشرفت کرد و تا اینجا رسید، نباید ما خیال بکنیم
که ما دیگر تمام شد کارمان، پیروز شدیم. این توهم پیروزی برای ما سستی می آورد.
وقتی انسان اعتقاد پیدا کرد که دیگر کار تمام شده است مثل قافله ای است که به منزل رسیده است؛ دیگر نمیتواند پا شود یک نیم فرسخ هم راه برود. دیگر میافتد.
ما باید توجه داشته باشیم به این که ما الآن هم بین راه هستیم؛ مراحلی داریم که طی کنیم و مهمش این ریشه های گندیده ای است که در کشور ما الآن موجود است؛ آن توطئه هایی که در پس پرده الآن می شود.
الآن این طور نیست که اینها بتوانند کاری بکنند؛ نمیتوانند؛ ملت همه با همند؛ لکن اگر از ما سستی و از آنها تجمع ما رو به سستی برویم آنها رو به توطئه بروند کم کم آنها عددشان زیاد میشود و عدد ما تحلیل میرود و ممکن است یک وقت خدای نخواسته نهضت شکست بخورد. و من به شما برادرها عرض میکنم که اگر این نهضت شکست بخورد، ایران تا آخر تا آخر دیگر تحت ذلت و تحت رنج است یک همچو نهضتی در طول تاریخ یکدفعه اتفاق میافتد در تاریخ ایران نمیتوانید پیدا بکنید یک همچو نهضتی تاریخ نشان نداده است.
یک همچو نهضتی که در ایران در ظرف این یکی دو سال واقع شده اگر این نهضت خدای نخواسته فرو بنشیند و به نتیجه نرسد و سستی پیدا بکند این معنایش این است که تا آخر دیگر ملت ایران نسلهای آتیه شما هم تحت رنج و عذاب و اختناق و وابستگی به دولتهای بزرگ باید باشد از این جهت الآن به دوش شما جوانهای برومند بسیار عزیز و به دوش ما پیرمردهای از کار افتاده یک بار سنگین تکلیف است یک بار بزرگی است که الآن به دوش ما واقع است و باید ما با همت مردانۀ شماها و دعای خودمان این بار را به منزل برسانیم و این آشفتگی ها را خاتمه بدهیم و این ریشه های فاسد گندیده ای که میخواهد دوباره رو به رشد برود نگذاریم رشد کند و نمی گذاریم ان شاء الله.
آن چیزی که از شما پاسدارها، و سایر رفقای خودتان و همه پاسدارهای ایران، من توقع دارم این است که: آن جهات لطیف اسلامی را حفظ کنید.
انسان اگر آن جهت روحانیت اسلام را آن جهت معنویت اسلام را حفظ بکند یک آدم میشود صد تا یک آدم میشود هزار تا مالک اشتر یک نفر ،نبود مالک اشتر یک آدمی بود که یک لشکر بود و بیشتر.
حضرت امیر – سلام الله علیه یک نفر نبود؛ همه عالم بود؛ همه چیز ،بود روی آن جهات معنویت و واقعیتی که داشت. انسان مادامی که توجهش به همین مادیات دنیا و جهات پایین است، یک نفر است؛ آن هم یک نفر حیوان!
ما با حیوانات در این معنا شرکت داریم که همه میخوریم و میخوابیم؛ این کارهای حیوانی را میکنیم آنی که امتیاز میدهد شما را و همۀ ما را از حیوانات، آن معانی است که در انسان موجود است بالقوه موجود است و باید بالفعل بشود آن حظ الهی و روحانی است که در انسان موجود است و باید رشد بدهد.
اگر چنانچه آن حظ معنوی را رشد دادید یکیتان یک فوج میشوید. یک نفر دیگر نیستید. «یکی» میشود یک موجود، میشود موجودات. یک قطره میشود دریا.
آنها می کنم و من خدمتگزارشان هستم این است که آن چه میخواهم من عرض کنم به شما و به وسیله شما به همه پاسدارها که من دعا به میکنید که اینها مثلا چه هستند رفتار نکنید نظم داشته باشید توجه کنید به این که یک وقت برخلاف قواعد اسلام با برادرانتان و با اشخاصی که خیال هر اجتماعی حتما از ارسال پیام های غیر مرتبط با اهداف کانال و گروه اخبار جهادی، خودداری کنید. انتظامات میتواند رشد بکند مثلاً اگر بنا باشد که نظامی ها آن وضع نظامشان آشفته میشود؛ انسجام پیدا نمیکند از دست برود نمیتوانند کاری انجام بدهند اگر پایین دستها از آن بالا دستها اطاعت نکنند اگر بنا باشد که مثلاً پاسدارها برای خودشان یک سرپرستی که اطاعت از آن بکنند نباشد. یا از مرکزی که باید اطاعت کنند اطاعت نکنند و همین طور خودشان هر کاری دلشان میخواهد تفرقه میکشد بکنند این تفرقه حاصل میشود این همان است که پاسدارها را و هر قوای اجتماعی را به مجتمع وقتی که روی یک نظام حرکت بکند کارها را از پیش میبرد وقتی متفرق بشود یکی از این طرف بکشد یکی از آن طرف بکشد این تفرقه حاصل می شود؛ تفرقه که حاصل شد نمیتوانند کار انجام بدهند.
شما برای خدا تا حالا کار را رساندید به اینجا و برای خدا از این به بعد هم با هم باشید. باید نظام باشد؛ یک اطاعت مورد اطاعت اشخاصی که مثلاً بزرگترند یا قرار داده شده اند برای شما مثلاً فرمانده اطاعت باید باشد تا نظم پیدا بشود.
و از چیزهایی که میخواهم به شما عرض بکنم این است که آن طور نباشد که اگر فرض کنیم یک نفر آدم در ،شهربانی یک نفر آدم در ژاندارمری یک نفر آدم در ارتش [را] گناهکار تشخیص دادید خودتان بروید سراغش و بکشید ببرید.
این موجب این میشود که شهربانی تضعیف بشود؛ ژاندارمری تضعیف بشود؛ ارتش تضعیف بشود؛ روحیه شان را از دست بدهند این برای شما مضر است؛ برای کشور شما مضر است؛ برای اسلام شما مضر است. اگر چنان چه تشخیص داده شد به این که فلان آدم جنایتکار ،است، روی این ترتیب باشد] که رجوع به صاحب منصبهای خود آنها شود که این را مثلاً به فلان جا تحویل بدهید. اما خودتان بخواهید بروید و از پشت میز یک نفری را بکشید ببرید این اسباب تضعیف میشود؛ این خلاف قواعد اسلام است
۱ اصل میشد.
باید ملاحظه کنید باید توجه کنید. بنابراین این مسائل باید درست با یک نظامی پیش برود تا ان شاء الله این ریشه ها کنده بشود و شما به مقصد خودتان برسید و اسلام و احکام اسلام آن طوری که باید تحقق پیدا کند. سایر مسائل که حالا نظرم به حرفهای این آقاست که در دادگستری هستند ما یک مسائل اصلی الآن داریم بالفعل و یک مسائل دنبال این مسائل آن مسأله اصلی که ما الآن داریم این است که همۀ قوا را روی هم بگذاریم که این مفسده هایی که در شرف تکوین است از بین ببریم. این توطئه هایی که توطئه گرهای خارج و داخل با هم دارند اجتماع پیدا میکنند و میخواهند رشدش بدهند نگذاریم رشد پیدا کنند همه قوا الآن باید مجتمع بشوند چه قوای پاسدارها چه قوای ژاندارمری و ارتش و ،شهربانی و چه قوای ملت همه با هم باید دست به هم بدهند و یک نقطه نظر داشته باشند؛ همان طوری که قبل یک نقطه نظر داشتند و آن این که این سلسله نباید باشد و رفت از بین حالا هم همه یک نظر داشته باشند؛ و آن این که این علف هرزه ها هم نباید باشند؛ اینها را که از بین بردیم بازسازی مملکت باید بشود.
خیال نکنید که فقط دادگستری تحول باید پیدا بکند؛
فرهنگ هم تحول باید پیدا بکند؛
همه چیز به هم ریخته است
اینها تحول لازم دارند
دادگستری ما امروز دادگستری طاغوتی است؛
فرهنگمان هم همین طور است.
همه چیز این طوری است
اینها همه باید در یک وقتی که از این مسأله اصلی ما فارغ شدیم برویم سراغ آن اگر بنا باشد که حالا ما مسألۀ اصلی را فراموش کنیم و برویم سراغ این فروع و سراغ احتیاجاتی که هر جایی و هر اداره ای دارد این اسباب این میشود که خدای نخواسته آن ریشهها یک وقت رشد بکنند و ما را برگردانند به آن حال که دیگر نتوانیم بنشینیم یک همچو جایی با هم صحبت بكنيم. الآن این نعمت برای ما پیش آمده است که من طلبه با شما که هیچ وقت با هم نبودیم نشستیم صحبت میکنیم نظامی و پاسدار و پاسبان و ملّا و همه مجتمع میشوند در یک محیطی همه با هم مینشینند صحبت میکنند
این آزادی برای ما الآن یک نعمتی است که باید قدرش را بدانیم و همه با هم حفظ کنیم این را این نعمتی که خدا به ما داده است؛ شکر کنیم این و حفظ کنیم این همه با هم به پیش برویم و این نهضت را به آخر برسانیم
وقتی که یک حکومت مستقل و یک مجلسی پیدا شد. همه این مسائلی که این صحیح هم دارند میگویند و همه میگویند و صحیح هم همه میگویند. خیال نکنید که فقط دادگستری این طور است همه جا یک همچو مسائلی هست لکن ران مثل این میماند که اگر زلزله مثلاً بیاید من بخواهم بنشینم مطالعه کنم آقا هم بخواهند شینند بروند نماز بخوانند شما هم بخواهید بنشینید کسب بکنید نمیشود .این همه باید بروند آنهایی را که در زلزله گرفتار شدهاند نجات بدهند؛ نه من میتوانم بروم سراغ
کار دیگر نه شما هیچ کدام نمیتوانیم به احتیاجات فعلی خودمان برسیم باید آنی که الآن جامعه به آن احتیاج دارد آنی که کشور به آن احتیاج دارد آنی که اسلام ه ما پیشنهاد می.کند آن را الآن تعقیب بکنیم بعد از این که این مرحله تمام شد آن وقت ی رسد به مرحلههای دیگر
البته هم کشاورزی ما الآن ناقص است؛ هم ادارات ما الآن ناقص هستند؛ هم دادگستریمان این طور است؛ هم فرهنگمان هست؛ اینها همه اموری است که معلوم است که احتیاج به پاکسازی دارد؛ لکن وقت دارد؛ الآن زلزله است ما باید آن ریشهها را بکنیم دور بریزیم که مبادا اینها با هم مجتمع بشوند و یک وقت توطئه ای | بکنند.
و من امیدوارم که همان قدرت الهی که پشتیبان شما بود و این سد را شکست با همان قدرت این ریشه ها را بیرون بریزیم
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
-۱ اشاره به یکی از اعضای دادگستری که قبل از سخنان امام خمینی درباره مسائل قوه قضاییه و مشکلات دادگستری سخن گفت.
– صحيفة امام ج ۷، ص ۳۷۵
-۱ از سران سیاه و یاران حضرت علی(ع)
✅قرارگاه میثاق – نشست های برادری
✅موسسه مطالعات سیاسی فرهنگی اندیشه ناب
💠کانال روز شمار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
🔰 @diary_IRGC